سنت انگلیسی - آمریکایی 

  اگرچه عناصر لازم برای روانشناسی روشمند دین در همان قرن هجدهم فراهم بوده اما یک قرن طول کشید تا رساله هایی پدید آیند که در آن ها قواعد روانشناختی رسما و آشکارا در مورد دین به کار گرفته شوند و این برمی گردد به دهه اول قرن نوزدهم . این آثار نشانه جریان نوظهوری از عوامل فکری ، اجتماعی ، و شخصی بود که در نهایت به پیدایش آنچه امروزه روانشناسی دین می نامیم انجامید . عامل اصلی این امر موفقیت قابل ملاحظة علوم طبیعی در قرن نوزدهم بود . علم ، به عنوان نگرشی کلی و مجموعه ای از روش های پژوهشی ، محبوبیت عام یافت . بویژه اشتیاق زیادی برای به کارگیری آن در حوزه حیات ذهنی انسان وجود داشته روانشناسی که هنوز می کوشید خود را از فلسفه مستقل کند ، یکی از نتایج آشکار این اشتیاق بوده دیگری علم جدید تاریخ ادیان بود ، که قبول عام آن در دانشگاهها و مدارس دینی آمریکا تا حد زیادی مرهون لیبرالیسم رو به رشد مذهبی بود.

در حوزه الهیاته چون حوزه های دیگر ، کلمة الیبرال ، دلالت بر وسعت نظری می کند که از قید تعبد  اقتدار یا آداب و تربیت ازاد است . لیبرال های مذهبی اگرچه ممکن و سنت و آیینی هم تعلق خاطر داشته باشد در اصل پایبند حقیقت اند  حقیقتی که از طریق تجربه ادمی و سهم تامل درباره آن به دست می آید . لیبرالیسم الهیاتی قرن نوزدهم آن نوع تعبد و عمل گرایی را که در اوایل قرن رواج داشت رد می کرد و به جای آن بر تجربه ی درونی تاکید میکرد  یکی از بانفوذ ترین الهیون پرو تستان لیبرال در قرن نوزدهم فرد ریش شلایر ماخر ( ۱۷۹۹ ) بود که می گفت بر خلاف آنچه فلاسفه دین می گویندم دین در درجه اول نومی معرفت یا اخلاقیات نیست ، بلکه نوعی نگرش و طرز تلقی است . به گفته او ، دین احساس  وابستگی مطلق است که نهایتا در فرد خود اگاه پدید می اید  فرد خوداگاه پدید می اید.

مذهب  در قالب تقسیم بندی سه گانه سنتی به  سه شاخه عاطفه اندیشه اراده تجزیه میشود

 

فرانسیس گالتون . نخستین مطالعاتی که از جنبه انتقادی بیشتری برخوردار بود و مشخصأ وجهه علمی داشت به دست سرفرانسیس گالتون ( ۱۹۱۱-۱۸۳۲ ) صورت گرفت ، وی دانشمند انگلیسی مبتکری بود که به رغم علایقش که او را از روانشناسی دور می کرد ، مقرر بود بنیادگذار روانشناسی تفاوت های فردی و نخستین کسی باشد که روش همبستگی آماری را به کار می گیرد . بی تردید مشهورترین کار او پژوهش درباره تأثیر عینی نیایش ملتمسانه است . گالتون ( ۱۸۷۲ ) گزارش می دهد . هر قدر جستجو کرده نتوانسته است مدرکی بیاید که نشان دهد . زندگی کسی که اهل دعا و نیایش است با زندگی کسی که در حق او دعا شده است در قیاس با زندگی دیگران از هیچ گونه امتیاز عینی و مشخصی برخوردار باشد .

گالتون روانسناسی دین را به سمت تجربه گرایی برد و مسئله اندازگیری و همبستگی در دین بیان کرد

 

مسأله اندازه گیری دین 1 نخستین وظیفه اصلی روانشناسان آماری دین ایجاد ابزارهای دقیق و قابل اعتماد برای سنجش پارسایی فردی است به نظر آنان ، پژوهش درباره رفتار و تجربه دینی مستم تعریف عملیاتی ، از این رویدادهاست . یعنی پژوهشگر باید عملیات و شیوه هایی را که برای مشاهده این رویدادها به کار خواهند رفت دقیقا تعیین کند . چون هر شخص می تواند به درجات مختلف مذهبی باشد ، این شیوه ها نوعا کمی انده و نمره هایی را به دست می دهند که می توان همبستگی آماری آن ها را با طیفی از ابعاد دیگر سنجیده جستجو در ویژگی های شخصیتی ، نگرش ها و دیگر متغیرها برای یافتن همبسته های مذهبی بودن ، دومین وظیفه اصلی این محققان آماری است ( نگ هود ، اسپیلکا ، هولسیرگره وگورسو ، ۱۹۹۶ ) مثلا برای برآورد پارسایی خانوادهای جدید در همسایگی خود معمولا به یک سلسله مشاهدات رایج روی می آوریم آیا آنان عضو یک سازمان مذهبی اند ؟ اگر چنین است ، چقدر در عبادات و دیگر مراسم مذهبی حضور می یابند ؟ آیا خانه خود را با تصاویر و مجسمه های ملهبی و دیگر اشیای مقدس تزیین کرده اند ؟

 

روانشناسی از دیدگاه جیمز :

روان‌شناس و فیلسوف آمریکایی ویلیام جیمز (۱۸۴۲–۱۹۱۰ م.) توسط بیش‌تر روان‌شناسان دین بعنوان بنیان‌گذار فیلد به حساب می‌آید. او بعنوان رئیس انجمن روان‌شناسی آمریکا خدمت کرد، و یکی از اولین کتب درسی روان‌شناسی را نوشت.در روان شناسی دین نفوذ جیمز پایسته است. اثر او تحت عنوان Varieties of Religious Experienceبه عنوان اثری کلاسیک در فیلد در نظر گرفته می شود، و ارجاعات به اندیشه های جیمز در کنفرانس های حرفه ای رایج است.

 

جیمز میان دین موسسه‌ای و دین شخصی تمایز قائل می شود. دین موسسه ای به سازمان یا گروه دینی ارجاع دارد و نقش مهمی در فرهنگ جامعه بازی می کند. دین شخصی، که در آن فرد تجربه عرفانی دارد، می تواند صرف نظر از فرهنگ تجربه شود. جیمز بیش تر در درک تجربه دینی شخصی علاقه مند است.

روانشناسی دین جیمز و کار ناتمامی که جیمز برجای نهاد نه حاوی اصلی اساسی است و نه مشتمل بر نظریهای خاص که بتواند مکتب ویژه ای را به وجود آورد می گویند پیکره تفکر او نیز دچار ناهماهنگی است و بنابراین یک کلیت منسجم را تشکیل نمی دهند پس این نکته جالب توجه می نماید که سلسله نامنقطعی از محققان همواره از نوشته های او الهام گرفته اند ( تک گیس و جیکوبز ، ۱۹۹۵ ؛ پیرسون و آکربرگ ، ۱۹۸۰ ؛ اسکروپسکلی ۱۹۷۷ ) ، و جالب تر این که علاقه نسل فعلی ، که سرانجام چاپ های منقهی از آثار جیمز و مکاتبات پرحجم او فراهم آورده ، آن قدر هست که نوعی احیای تفکر چیمز به شمار آید . بررسی های مجدد و معاصر دربارة جیمز بخصوص در میان برخی طرفداران دیدگاه پدیدارشناسی به چشم می خورده که جیمز را از خود می دانند ( الک ، ادی ، ۱۹۸۷ ؛ مکلود ، ۱۹۶۹ ، اشپیگلبرگ ، ۱۹۷۲ ) . جیمز ، که مانند پدرش از ناهمسانی جهان نگران نبود ، و عقیده داشت که ماهیت نامشخص هستی مستم دیدگاهی کثرت گرایانه است ، برآن بود که تحلیل نوشته های او صرفا براساس متن به جایی نمی رسد ، بویژه اگر این تحلیل منش مخاطبان هر یک از آثار او را نادیده بگیرد . اصرار داشت که مهم ترین مسأله درک هسته اصلی بینش اوست ( اچ . جیمز ، ۱۹۳۰ ، ۲ ، ص ۳۵۵ ) . دوست نزدیک چیمز  فلورنوءا ( ۱۹۱۱ ، ص ۴۰ ) اذعان دارد که وقتی کسی می کوشد تا محتوای متنوع مقالات و سخنرانی های او را تحت قاعدهای دقیق و منظم در آورد ، شدیدا با این خطر مواجه است که آرای او را بد جلوه دهد 

همانطور در ابتدا مشاهده کردیم دو دیدگاه توصیفی و تبیینی داشتیم جبمیز هم  از هر دو دیدگاه به صورت تلفیقی استفاده میکرد جیمز به دین سنتی اعتقاد نداشت 

انواع تجربه دینی از نظر جیمز:

روان‌شناس و فیلسوف آمریکایی ویلیام جیمز (۱۸۴۲–۱۹۱۰ م.) توسط بیش‌تر روان‌شناسان دین بعنوان بنیان‌گذار فیلد به حساب می‌آید. او بعنوان رئیس انجمن روان‌شناسی آمریکا خدمت کرد، و یکی از اولین کتب درسی روان‌شناسی را نوشت.در روان شناسی دین نفوذ جیمز پایسته است. اثر او تحت عنوان Varieties of Religious Experienceبه عنوان اثری کلاسیک در فیلد در نظر گرفته می شود، و ارجاعات به اندیشه های جیمز در کنفرانس های حرفه ای رایج است.

 

جیمز میان دین موسسه‌ای و دین شخصی تمایز قائل می شود. دین موسسه ای به سازمان یا گروه دینی ارجاع دارد و نقش مهمی در فرهنگ جامعه بازی می کند. دین شخصی، که در آن فرد تجربه عرفانی دارد، می تواند صرف نظر از فرهنگ تجربه شود. جیمز بیش تر در درک تجربه دینی شخصی علاقه مند است.

 

 

 

دیدگاه کودکان در مورد خدا وخوبی و بدی

دیدگاه یونگ در روانشناسی دین

نظریه"خداشناسی"فروید

، ,دین ,جیمز ,های ,تجربه ,  ,که در ,را به ,قرن نوزدهم ,تجربه دینی ,او را ,religious experienceبه عنوان ,تجربه عرفانی دارد، ,انجمن روان‌شناسی آمریکا ,رئیس انجمن روان‌شناسی

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

آقای نوستالژی اجاق گریل صنعتی معرفی دستگاه های نظافت صنعتی افغانستان سرزمین کبود باربری سرو توابع php تسلی خمارمستی آموزش رانندگی تکمیلی وحرفه ای به گواهینامه دار ها ورزش حاجی آباد